جدول خلاصه محتوا
طراحی استراتژی برای بازاریابی کسب و کار چه اهمیتی دارد؟
مراحل طراحی استراتژی برای بازاریابی کسب و کار
- ارزش های برندتان را مشخص کنید
- مشکلات و انتظارات مشتریان تان را شناسایی کنید
- ترندهای رقابتی بازار را شناسایی کنید
- ارزش خود را ایجاد کنید
- مخاطب هدف خود را شناسایی کنید
- شرکا و همکاران بالقوه خود را مشخص کنید
- درمورد نحوه پیام رسانی و خلاقیت برند خود تصمیم بگیرید
- کانال های بازاریابی کسب و کار خود را مشخص کنید
- برای هر کانال یک استراتژی و بودجه مشخص کنید
- نتایج را اندازه گیری و تحلیل کنید
مقدمه
توسعه یک کسب و کار آنلاین شبیه به باز کردن فصل جدیدی در دنیای تجارت دیجیتال است. همه چیز با یک فرو رفتن عمیق در تحقیقات بازار آغاز می شود که مقدمه ای ضروری برای استراتژی بازاریابی شماست. در اینجا، ذهن مخاطبان هدف خود را بررسی میکنید، حرکات رقبا را درک میکنید و روندهای صنعت را آشکار میکنید. این بینشها ستون فقرات سفر توسعه شما را تشکیل میدهند، شبیه به ایجاد صحنه. در مرحله بعد، اهداف روشنی را تعیین می کنید، دقیقاً مانند تعریف موضوع کلی روایت خود. این اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری و واقعبینانه باشند – مانند نقاط داستانی که داستان را به جلو میبرد. پیشنهاد فروش منحصر به فرد شما (USP) به عنوان شخصیت اصلی، قهرمان داستان شما ظاهر می شود و کسب و کار شما را از دیگران متمایز می کند. تقسیم بندی مخاطبان نقش توسعه شخصیت را ایفا می کند و به داستان شما عمق می بخشد. همانطور که شخصیتهای کتاب دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند، بخشهای مخاطب شما نیز دارای جمعیتشناسی، ترجیحات و رفتارهای متمایز هستند. تطبیق پیامهای بازاریابی خود برای هر گروه مانند ایجاد دیالوگ است که با شخصیتهای خاص طنینانداز میشود. انتخاب کانال های بازاریابی مناسب مانند انتخاب محیط مناسب برای داستان شما است. این کانالها پلتفرمهایی هستند که داستان شما در آن آشکار میشود – رسانههای اجتماعی، ایمیل، محتوا و تبلیغات پولی. هر کانال نقش منحصر به فرد خود را در پیشبرد روایت شما دارد. استراتژی محتوا و سئو به فصل هایی تبدیل می شوند که خوانندگان شما را درگیر می کنند. دقت کنید تحلیل تخصصی رفتار کاربران یا مشتریان بلغوه در این مرحله بسیار اهمیت دارد.محتوای شما طرحی است که آشکار می شود، در حالی که سئو آن را برای موتورهای جستجو بهینه می کند و تضمین می کند که داستان شما به مخاطبان گسترده تری برسد. تبلیغات پولی و بازاریابی رسانههای اجتماعی به عنوان کمپینهای تبلیغاتی عمل میکنند و اخبار مربوط به داستان شما را منتشر میکنند. بازاریابی ایمیلی به خبرنامه تبدیل می شود، راهی برای حفظ علاقه خوانندگان و درگیر نگه داشتن آنها. به عنوان نویسنده داستان توسعه خود، بودجه خود را با دقت تخصیص می دهید و به طور مداوم عملکرد داستان را از طریق تجزیه و تحلیل نظارت می کنید. تست و بهینه سازی اصلاحات و ویرایش هایی هستند که داستان شما را جذاب تر می کنند. مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) فصلی است که در آن روابط با خوانندگان خود را تقویت می کنید و اطمینان حاصل می کنید که آنها در روایت شما سرمایه گذاری می کنند. انطباق و نظارت، مانند یک ویرایشگر هوشیار، داستان شما را در دنیای دیجیتالی همیشه در حال تکامل مرتبط نگه می دارد. در نهایت، داستان گسترش شما ثابت نیست. این یک روایت پویا است. نیاز به بررسی و اصلاح منظم دارد، دقیقاً مانند نسخه های بعدی یک کتاب. در این سفر، طرح ممکن است تکامل یابد، اما هدف یکسان است: تعامل، جذب کردن، و در نهایت، گسترش دامنه کسب و کار آنلاین خود.
شما نمیتوانید با یک نقشه قدیمی، یک دنیای جدید را کشف کنید “آلبرت انیشتین”
منظور از استراتژی بازاریابی کسب و کار چیست؟
تفاوت بین استراتژی بازاریابی و تاکتیک های بازاریابی چیست؟
استراتژی بازاریابی کلی > استراتژی دیجیتال مارکتینگ > تاکیتک های خاص
طراحی استراتژی برای بازاریابی کسب و کار چه اهمیتی دارد؟
مراحل طراحی استراتژی برای بازاریابی کسب و کار
قدم اول: ارزش های برندتان را مشخص کنید
۲. آنرا به یک زبان مبتنی بر ارزش ترجمه کنید.
۳. مطمئن شوید که با باورها و انگیزهای کسب و کار شما مطابقت دارد.
قدم دوم: مشکلات و انتظارات مشتریان تان را شناسایی کنید
مشتریان اغلب چه مشکلاتی دارند؟
مشکل مالی
مشکل راحتی
مشکل خدمات مشتری
۵ مرحله آسان برای شناسایی نقاط درد مشتری
نقشه سفر مشتری را ترسیم کنید
از مشتریان خود نظرسنجی کنید
نظرات کاربران را بررسی کنید
از تیم فروش خود بازخورد بخواهید
رقبای خود را بررسی کنید
از چارچوب STP استفاده کنید
قدم سوم: ترندهای رقابتی بازار را شناسایی کنید
این کار یک گام مهم در ایجاد طرح استراتژی بازاریابی کسب و کار است زیرا در اینجاست که تشخیص میدهید چه چیزی محصولات و خدمات شما را از رقبا متمایز میکند. شما میتوانید این کار را از طریق یک تحلیل ساده SWOT انجام بدهید تا نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای برند خود را مشخص کنید. بدون انجام این مرحله، ارائه محصولی که ارزش منحصر بفردی را برای مشتری به ارمغان می آورد و با ترندهای روز بازار رقابتی همسو است، بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین این تجزیه و تحلیل اهمیت زیادی دارد و روش انجام آن به این شکل است:
رقبای تان را بشناسید
اولین قدم هر تحلیل رقابتی این است که بدانید رقبای شما چه کسانی هستند. تمام شرکت هایی که محصولات و خدماتی مشابه شما دارند را شناسایی کنید. به محتوای شبکه های اجتماعی آنها نگاهی بیندازید، در انجمن های آنلاین و یا اخبار و بررسی محصول آنها را جستجو کنید.
رقبای خود را دسته بندی کنید
حالا که فهرست دقیقی از رقبای خود دارید، لازم است که آنها را دسته بندی کنید. آنها را در گروه های مختلف قرار دهید مثلا رقبا اولیه، ثانویه و سوم. این کار به شما کمک میکند تا مشحص کنید که کدام رقیب تان بطور مستقیم با شما رقابت میکند و باید روی کدام یک از آنها در تحلیل خود تمرکز کنید.
به رسانه های اجتماعی و برندسازی آنها نگاهی بیندازید
مرحله بعدی از تحلیل رقابتی این است که در مورد هر رقیب اطلاعات جمع آوری کنید. به تمام اکانت های شبکه های اجتماعی، صفحات سایت و کمپین های تبلیغاتی و ایمیلی آنها نگاه کنید. این کار باعث میشود که شما یک درک بصری از موقعیت برند آنها و اینکه محصولات و خدمات شان چه تفاوتی با محصولات شما دارند، داشته باشید. یکی دیگر از کارهایی که میتوانید در این مرحله انجام بدهید این است که کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ آنها را بررسی کنید و ببینید سعی دارند چه نوع محصولی را به تصوری بکشند. به تبلیغات نمایشی و UGC (محتوای تولید شده اوسط کاربر) آنها نگاهی بیندازید.
یک ممیزی سایت جهت بررسی منابع ترافیک و موقعیت یابی رقبا انجام بدهید
با کمک ابزارهای مختلفی مثل Ahref و Semrush کلمات کلیدی رقبا را بررسی کنید و کانال های ترافیکی آنها را شناسایی کنید. این کار به شما کمک مکیند تا جستجوهای دقیقی را که کاربران انجام میدهند تا به صفحات رقبای شما برسند را شناسایی کنید و متوجه نیازهای خاصی که رقبای تان برآورده میکنند، بشوید. برای مثال ممکن است در این بررسی ها ببینید که یکی از رقبای تان از نوعی رسانه یا محتوا استفاده میکند که شما هنوز از آن استفاده نمیکنید و یا از کانال هایی برای جذب ترافیک استفاده میکند که شما هنوز به سراغ آن نرفته اید. این ها اطلاعات بسیار ارزشمندی هستند که برای استراتژی بازاریابی کسب و کار خود به آنها نیاز دارید.
قدم چهارم: ارزش خود را ایجاد کنید
قدم پنجم: مخاطب هدف خود را شناسایی کنید
• پرسونای خریدار محصولات ما چه کسی است؟ زن است یا مرد؟ چند ساله است؟ برای این پرسونای خود یک نام بگذارید و یک عکس نیز به آن پیوست کنید تا برنامه ریزی دقیق برای ارائه پیام تان به این دسته از مخاطبان آسان شود.
• احساسات اولیه مخاطب من در اولین برخورد با محصول یا سرویس چیست؟ چه احساسی قبل از رسیدن به فرآیند تصمیم گیری را تجربه میکند؟
• چه مراحلی را برای رسیدن به مرحله خرید طی میکند؟
اگر میخواهید محصول یا سرویس جدید را راه اندازی کنید که مشتریان تان به خرید یا استفاده از آن عادت ندارند، میتوایند از این مدل روانشناسی استفاده کنید. بعلاوه در اینجا سعی میکنید که برداشت مخاطب را تغییر بدهید.
• انتظارات و اهداف مشتری شما چیست؟
• چه فرآیندی را در این مرحله باید طی کند؟ اطلاعاتش را از کجا کسب میکند؟ با چه کسانی صحبت میکند؟
• تجربه مشتری در هر مرحله را چگونه تعریف میکنید؟
• هدف شما برای هر یک از مراحل تصمیم گیری آنها چیست؟
• چه اقداماتی میتواند به شما در دستیابی به این اهداف کمک کند؟
حالا که مخاطبان هدف خود را شناسایی کرده اید، چگونه میخواهید به آنها دسترسی داشته باشید؟ این سوال ما را به مراحل بعد هدایت میکند.
قدم ششم: شرکا و همکاران بالقوه خود را مشخص کنید
قدم هفتم: درمورد نحوه پیام رسانی و خلاقیت برند خود تصمیم بگیرید
قدم هشتم: کانال های بازاریابی کسب و کار خود را مشخص کنید
بهینه سازی موتور جستجو
• از داده های سرچ کنسول برای پیدا کردن کلمات کلیدی و جستجوهایی که بیشترین ترافیک را به همراه دارد، استفاده کنید.
• با استفاده از داده های رقابتی و تکنیک های برتر موجود، یک استراتژی لینک سازی جامع طراحی کنید.
• برای دریافت نتایج بهتر و تمرکز بر روی بخش های دیگر کسب و کارتان، سئو سایت خود را برون سپاری کنید.
بازاریابی محتوا
• برای جذب ترافیک ارگانیک، پست های وبلاگی بلند بنویسید.
• برای بازدیدکنندگان میانه قیف، محتوای مقایسه ای تولید کنید.
• از UGC، محتوای ویدئویی و توضیحات در پست های شبکه های اجتمایعی خود برای بیان داستان استفاده کنید.
ایمیل مارکتینگ
پوش نوتیفیکیشن ها
روابط عمومی (PR)
شبکه های اجتماعی
قدم نهم: برای هر کانال یک استراتژی و بودجه مشخص کنید
اهداف کسب و کار خود را مشخص کنید
Measurable: اهدافی تعیین کنید که بتوانید آنها را اندازه گیری کنید.
Achievable: اهداف باید قابل دستیابی باشند و دور از دسترس نباشند.
Relevant: اهدافی را مشخص کنید که جنبه های مختلف بازاریابی کسب و کار شما را بهبود دهد، در اینصورت معیارهای بیهوده وجود نخواهد داشت.
Time – bound اهدافی را مشخص کنید که بتوانید در یک بازه زمانی مشخص به آنها برسید.
درمورد بازار تحقیق کنید
استراتژی هایتان را با مشتری ایده آل خود هماهنگ کنید
مفید بود خسته نباشید
ممنون علی جان از حسن نظرت